• پرده ی اول :

تقریبا 30 دقیقه1.معرفی شخصیت2.معرفی مسئله3.معرفی مکان و زمان4.دارای نقطه ی عطف اول( نقطه ی عطف: لحظه ای ، صحنه ای ، نقطه ای یا حتی دیالوگی است که در دل داستان چنگ انداخته و جهت داستان را عوض می کند.) نقطه ی عطف اول ما را به پرده ی دوم متصل می کند.  

  • پرده ی دوم :

تقریبا 60 دقیقهتداعی گره اصلی – گره فیلم را به نوعی دیگر نشان می دهد.1.کشمکش رخ می دهد2.گره های فرعی :  الف) مانع                              ب) گرفتاری                              ج) تعکیس                               د)تعلیق  3.نقطه ی عطف دوم  

  • پرده سوم :
تقریبا 30 دقیقه1.  نقطه اوج2.گره های فرعی باز می شود3.گره اصلی باز می شود.4.درون مایه فیلم5. ضرباهنگبه عبارت دیگر در پرده سوم : 1. کشمکش به بحران تبدیل می شود                                        2. نقطه اوج                                        3. ریتم داستان سریع                                        4. گره اصلی باز                                        5. نتیجه گیری  این نحوه ی نگارش فیلمنامه را با فیلم های ایرانی مقایسه نکنید چرا که متاسفانه در سینمای کلیشه ای ما هدف از ساخت فیلم ها تجارت است نه چیز دیگری. اما این الگو تقریبا در همه ی فیلم های هندی وجود دارد با این تفاوت که در سینمای هندی درام را با تخیل درآمیخته و کمدی درام ایجاد می شود بدین شکل که فردی با رگبار گلوله خم به ابرو نمی آورد( اغراق در بیان ویژگی های قهرمان) ولی نیروی مخالف تنها با یک گلوله آن هم در جاهای غیر حیاتی بدن از بین می رود.( اشکال نداره – ما برای همین اینجا جمع شدیم )
 
1ـ فیلم نامه طرحی ساختاری برای فیلم است که هفت جزء اصلی دارد: داستان، طرح، صحنه، شخصیت، گفتگو، ماجرای عاطفی و ماجرای فیزیکی.2ـ فیلم هنری دسته جمعی متکی به مهارت هنرمندان و فن سالاران است، اما قدرت و استحکام هر فیلم به فیلم نامه اش بر می گردد.

3ـ از قبل هیچ زمان معینی را برای تکمیل بخش خاصی از روند فیلم نامه نویسی مشخص نکنید، زیرا پیش بینی زمان لازم برای تکمیل هر مرحله بسیار سخت است

4ـ با آگاهی از پایان داستان خط سیر تکاملی خاصی در اختیار دارید، که از شروع تا گره گشایی را می توانید دنبال کنید. شما قبل از تعیین مقصدی در ذهن، همین طور سوار ماشین نمی شوید و بروید. این منطق در مورد داستان یا فیلم نامیه نویسی نیز صدق می کند.5ـ هرچه بیشتر بنویسید راحت تر می نویسید. این در مورد تکامل فیلم نامه صادق است. تجربه باعث صیقل دادن و مهارت و حس غریزی شما می شود و اعتماد به نفس تان را تقویت می کند.6ـ تا وقتی کاملاً آماده نشده اید شروع به نوشتن اولین دست نویس فیلم نامه نکنید. تا وقتی دست نویس فیلم نامه کامل نشده، برای پرداخت، تصیح و بازنویسی آن توقف نکنید.7ـ یکی از هیجان انگیز ترین لحظات عمر یک نویسنده، کشف فکر اولیه داستان است. مرحله قبلی اغلب هفته ها یا ماه های پر دردسر و بی نتیجه ای بوده است. آنگاه نویسنده گام به گام و مرحله به مرحله جزئیاتش را می نویسد تا عناصر کلیدی مشخص شوند. در این مرحله عناصر کلیدی نه پرورش یافته اند و نه کاملاً مورد تشخیص قرار گرفته اند. وقتی مفهوم داستان شکل گرفت، روند خلاصه منحصر به فرد در سراشیبی می افتد و به تدریج سرعت می گیرد.8ـ در پیروی از روش فیلم نامه نویسی یادتان باشد که تا وقتی از موضوعی مطئن نشده اید کار را شروع نکنید، آن وقت درک خاصی از روند کار نخواهید داشت. با پایبندی این مطالب می توانید تا رسیدن به هدف بر هر مانعی غلبه کنید.9ـ پیش از آن که بتوانید خود را آماده نوشتن فیلم نامه کنید، باید موضوعی معین، یعنی یک ماجرا و یک شخصیت داشته باشید. پیش از آنکه فیلم نامه را شروع کنید باید موضوع را ـ یعنی آنچه فیلم نامه درباره ی آن است ـ بر حسب شخصیتی که مسیر ماجرای دراماتیک را طی می کند بشناسید.10ـ نوشتن فیلمنامه مثل کوه پیمایی است . در حین صعود فقط سخره های پیش رو و صخره های پشت سرتان را می توانید ببینید. نمی توانید ببینید که از کجا آمده اید و به کجا می روید. این اصل هنگام نوشتن نیز صادق است .11ـ شما درباره چه می نویسید؟ آنرا روی کاغذ بیاورید. ابتدا ممکن است چند صفحه شود.آنرا به چند جمله کاهش دهید. و بر موضوع ماجرا و شخصیت متمرکز شوید. شاید برای جدا کردن اجزای داستان چند روز فکر کردن لازم باشد. نگران مدت زمان آن نباشید فقط اینکار را انجام دهید.12ـ ساختار مهمترین عنصر فیلمنامه است. نیرویی است که همه چیز را در کنار هم نگه می دارد. اسکلت، ستون فقرات و شالوده است، بدون ساختار داستان ندارید و بدون داستان فیلم نامه ای نخواهید داشت.13ـ فیلم نامه خوب خط سیری قوی برای ماجرای دراماتیک دارد،روبه جایی دارد، به جلو حرکت می کند و گام به گام به سوی گره گشایی می رود .14ـ ساختار دراماتیک عبارت است از : ترتیب خطی حوادث مرتبط، ماجراهای فرعی و وقایعی که به گره گشایی دراماتیک ختم می شود .15ـ شخصیت خوب، قلب،روح و سیستم اعصاب فیلم نامه شماست . تماشاگر عواطف و احساسات را از طریق شخصیت های شما تجربه می کند.16ـ وقتی شخصیت هایتان را خلق می کنید، باید درون و بیرون، آرزوها، ترسها و رویاها، چیزهای را که دوست دارند و چیزهایی را که دوست ندارند، پسزمینه و چگونگی عادات رفتاریشان را بشناسید.17ـ چهار عنصر باعث ایجاد شخصیت خوب می شود. این چهار عنصر عبارتند از : نیاز دراماتیک، دیدگاه، تغییر ، طرز برخورد.18ـ نیاز دراماتیک عبارت است از آنچه شخصیت طی فیلمنامه می خواهد به دست آورد، برنده شود ، از آن خود کند و به آن برسد.19ـ دیدگاه یعنی شیوه ای که شخصیت دنیا را می بیند. یک شخصیت خوب همیشه یک دیدگاه معیین را ابراز می دارد. چنین شخصیتی فعال است و فقط واکنشی از خود نشان نمی دهد ، بلکه بر اساس دیدگاهش عمل می کند.20ـ یک شخصیت موفق همیشه در طی داستان تغییر می کند . 21ـ آگاهی از طرز برخورد شخصیت به شما اجازه می دهد که به شخصیت ها بعد ببخشید. طرز برخورد شخصیت ممکن است که مثبت باشد یا منفی ، سلطه گر باشد یا سلطه پذیر، انتقادی یا خنثی ،در باره طرز برخورد شخصیت فکر کنید.22ـ ساختار دراماتیک را می توان چنین تعریف کرد: ترتیب یافتن خطی رخدادهای مرتبط به هم، ماجراهای فرعی یا رویدادهایی که به گره گشایی دراماتیک منجر می شوند.23ـ ماجرا چیزی است که در فیلمنامه اتفاق می افتد و شخصیت کسی است که ماجرا بر او واقع می شود .در تمام فیلمنامه ها این ماجرا و شخصیت ماجراست که بصورت نمایشی در می آیند. شما به عنوان نویسنده فیلمنامه باید بدانید که فیلم شما درباره چه کسی است و بر او چه رخ می دهد. این گام اولیه در نوشتن فیلمنامه است.24ـ وقتی بتوانید موضوعتان را در یک یا چند جمله از نظر ماجرا و شخصیت بطور خلاصه بیان کنید، تازه شروع کرده اید به بسط و توسعه عناصر و شکل و ساختار در فیلمنامه‌تان .البته ممکن است که مجبور شوید صفحات زیادی درباره داستانتان بنویسید تا به توانید عناصر اساسی آن را پیدا کرده و داستان پیچیده‌تان را در یک یا چند جملهء ساده خلاصه کنید. ولی چندان نگران نباشید، فقط باید همچنان بنویسید تا بتوانید اندیشه اصلی داستانتان را به روشنی و خلاصگی بیان کنید. 25ـ موضوعتان می تواند ایده ای از مندرجات روزنامه، خبر تلوزیون یا واقعه ای باشد که ممکن است برای دوست یا فامیلی اتفاق افتاده باشد. وقتی به دنبال موضوعی می گردید موضوع هم به دنبال شما می گردد. در نهایت جایی و زمانی موضوع را خواهید یافت، اما احتمالاً موقعی که اصلاً انتظارش را ندارید.26ـ بسیاری از اوقات اشخاص شروع به نوشتن فیلم نامه می کنند و خبر ندارند که به کجا می روند. ده دوازده صفحه را صرف پیدا کردن داستان می کنند. وبی آنکه بدانند اشکال از چیست، فیلم نامه {سست و خسته کننده} می نماید و به این ترتیب در چند صفحه اول گیج و سردرگم هستند.27ـ چیزی که خواننده بر آن دقت می کند شیوه کنار هم گذاشتن کلمات بر کاغذ است: سبک نگارش، داستان در باره چیست و در باره کیست و آیا ماجرا و شخصیت ها در یک بطن دراماتیک قوی بنا شده اند یا خیر.28ـ شما درباره چه می نویسید؟ آنرا روی کاغذ بیاورید. ابتدا ممکن است چند صفحه شود.آنرا به چند جمله کاهش دهید. و بر موضوع ماجرا و شخصیت متمرکز شوید. شاید برای جدا کردن اجزای داستان چند روز فکر کردن لازم باشد. نگران مدت زمان آن نباشید فقط اینکار را انجام دهید.29ـ شما باید به نوشتن عادت کنید. این فرصت را به خود بدهید که چند صفحه بسیار بد بنویسید. خودتان مایل باشید که چیزهایی را امتحان کنید که به دردتان نمی خورد یا گفتگوهای خام دستانه، پر آب و تاب یا خسته کننده بنویسید. در این مرحله اصلاً مهم نیست. بنشینید و ده صفحه اول فیلم نامه را با تمرکز بر شخصیت اصلی ، فرضیه دراماتیک و موقعیت دراماتیک بنویسید. به یاد داشته باشید که طولانی ترین سفر ها با نخستین گام آغاز می شود. 30ـ به قسمت اول فیلمنامه شروع یا آغاز می گویند.در این قسمت نویسنده فرصت دارد تا داستان را خود بنا کند. در ابتدای فیلمنامه باید بلا درنگ خواننده تان را به موضوع جلب کنید. در ابتدای بخش اول فرصت دارید تا به خواننده بفهمانید شخصیت اصلی کیست؟ قضیه داستان چیست؟ و موقعیت چیست؟31ـ در انتهای قسمت اول یک نقطه عطف وجود دارد. نقطه عطف،حادثه یا اتفاقی است که در داستان چنگ می اندازد و آن را به جهت دیگری پرتاب می کند.32ـ قسمت دوم فیلمنامه را میان یا روبرو می گویند. حجم عمده داستان فیلمنامه در این بخش است. این قسمت به این دلیل روبرویی نام دارد که شالوده تمام درام ها را برخورد تشکیل می دهد. وقتی توانستید نیاز شخصیت خود را مشخص کنید، یعنی وقتی فهمیدید او در طول فیلمنامه چه می خواهد انجام دهد و هدفش چیست آن وقت می توانید در سر راه این نیاز مواقعی خلق کنید و با این کار بر خورد ایجاد کنید. در پایان قسمت دوم هم نقطه عطفی وجود دارد که باعث می شود داستان به گره گشایی برسد.33ـ قسمت سوم فیلمنامه را گره گشایی می گویند. این قسمت پاسخی به این سوال هاست: داستان چگونه تمام می شود ؟ بر سر شخصیت اصلی چه می آید؟ یک پایان قوی ، داستان را چنان تمام می کند که به آن قابلیت درک و احساسی از تمام شدگی بدهد.34ـ وقتی بتوانید اندیشه تان را به صورت موجزی از نظر شخصیت و ماجرا بیان کنید، وقتی بتوانید اندیشه تان را به صورت اسمی { داستان من درباره این شخص در این مکان که در حال انجام این کار است } بیان کنید، آن وقت شروع کردید به تهیه فیلم نامه تان. گام بعدی، بسط موضوع است. باید به ماجرا جسمیت بدهید و روی شخصیت داستان متمرکز بشوید تا خط داستانی گسترش یابدو جزئیات، مورد تاکید قرار گیرند. از هر راه که می توانید موضوعتان را گرد آوری کنید. این کار همیشه به نفع شماست.35ـ تحقیق در فیلمنامه نویسی مطلقاً امری حیاتی است. هر نوشته ای مستلزم تحقیق است و تحقیق یعنی گرد آوری اطلاعات. یادتان باشد که دشوار ترین کار نوشتن این است که بدانید چه می نویسید. بسیاری فقط با یک اندیشه مبهم و نیم شکل یافته ، شروع به نوشتن می کنند. این وضع فقط سی صفحه دوام دارد و پس از آن نویسنده باز می ماند. زیرا بعدش نمی داند که چه خواهد کرد و کجا خواهد رفت، عصبانی می شود. سر خورده می شود و کار را رها می کند.36ـ هر چه بیشتر بدانید بهتر می توانید ارتباط برقرار کنید. از این رو موقع اتخاذ تصمیم های خلاق، از پایگاه انتخاب و مسئولیت عمل خواهید کرد.37ـ تحقیق کردن به شخص ایده می دهد، شخص را با آدمها و موقعیت ها و محیط آشنا می کند. با تحقیق می توان به چنان درجه ای از اتکا به نفس رسید که همیشه بر موضوعتان مسلط باشید و از روی انتخاب و نه اجبار یا ناآگاهی عمل کنید.
 
 
 
در نخستین روزهای تاریخ سینما چیزی بعنوان فیلمنامه وجود نداشت، سینما صرفاً یک هیجان تازه و معجزه شگفت انگیز بازار مکاره بود. بسیاری فیلمها بصورت فی‌البداهه...  
                                                    معلم نمی‌تواند شما را نویسنده کند، فقط خودتان می‌توانید، کتاب و معلم فقط به شما کمک کنند تا خود را یاری دهید.در نخستین روزهای تاریخ سینما چیزی بعنوان فیلمنامه وجود نداشت، سینما صرفاً یک هیجان تازه و معجزه شگفت انگیز بازار مکاره بود. بسیاری فیلمها بصورت فی‌البداهه و دیگر فیلمها به صورت یادداشتی بر تکه ای کاغذ شکل می‌گرفتند.بعدها که طرحهای داستانی به حد کافی پیچیده شدند، وجود فیلمنامه ضرورت پیدا کرد.اولین شرکت فیلمسازی که نویسندگان را به خدمت گرفت، «بیوگراف» در اوایل قرن بیستم بود. نخستین فیلمنامه‌ها شبیه خلاصه داستان (سیناپس) بود. در این دوران فیلمسازی براساس آثار داستان نویسان ونمایشنامه ‌نویسان رونق گرفت بطوری که حدود سیصد طرح داستانی از میان آثار شکسپیر به فیلم تبدیل شد.از پیشرفته‌ترین شیوه‌های فیلمنامه‌نویسی آن دوران که بوسیله جوان ماتیس برای فیلمنامه‌های صامت ابداع شد، شیوه «دکوپاژ مانند» است. در این روش فیلمنامه بصورت نما به نما و تفکیک شده با ذکر دیدگاه دوربین نوشته می‌‌شد. به این خاطر در پایان دوره صامت، کارگردانی و فیلمنامه نویسی بسیار نزدیک بهم و تقریباً یکسان شمرده می‌شد.با ورود صدا و کلمات به سینما شیوه فیلمنامه نویسی تغییراتی اساسی کرد، در ابتدا نسخه‌های تئاتری را فیلم می‌کردند ولی بخاطر کارکرد متفاوت تئاتر و سینما دیالوگها خسته کننده و ملال آور بود.به این ترتیب به تدریج ترکیب مناسبی از تصویر و دیالوگ برای نگارش فیلمنامه پذیرفته شد. در 1933 «اتحادیه فیلمنامه نویسان» آمریکا بنیان نهاده شد و فیلمنامه نویسی بصورت حرفه‌ای مستقل از کارگردانی درآمد.  در روند پیشرفت فیلمنامه نویسی امروزه فیلمنامه‌‌ها بیشتر بصورت گروهی نگارش می‌شود. که نفر اصلی طراح داستان و کسانی مثل :دیالوگ نویسان، طنز نویسان و... فیلمنامه نویس را همراهی می‌کنند.                        تعریف فیلم نامه :   تعاریف متعددی برای فیلم نامه ذکر می‌کنند که در حقیقت همة آنها یکسان است.- داستانی که با تصاویر، در قالب گفت و گو و توصیف، در بطن ساختار دراماتیک بیان می‌شود.- طرحی ساختاری برای فیلم.- ثبت علائمی برای انتقال صوت و تصاویر به نوار فیلم با روشی که بیشترین تأثیر خود را در حداقل زمان بر مخاطب به جای گذارد.- داستان شخصیتی که تجربه‌ای حسی را پشت سر می‌گذارد، با مشکلی مواجه می‌شود و در طول فیلمنامه در پی حل آنست. دلایل شکل‌گیری فیلم نامه :- صرفه‌جویی درهزینه تولید فیلم- پرورش کامل ایده‌ها- استفاده از تمام ایده‌ها- منظم کردن ایده‌ها                        تفاوت داستان و فیلمنامه : داستان یک اثر کامل هنری است ولی فیلمنامه نویسی یک روند مشارکتی و فیلمنامه یک جزء از مجموعه یک کار هنری یعنی  فیلمسازی است مانند نقشه یک ساختمان. مخاطب اصلی فیلمنامه نه خواننده یا تماشاگر که گروه سازنده فیلم است، یعنی فیلمنامه نوشته مخصوص خواص است. وظایف فیلمنامه نویس پیش از شروع به نوشتن :1- باید پیش از شروع به نوشتن داستان را بر حسب شخصیتی که مسیر ماجرای دراماتیک را طی کرده بشناسید. برای این کار مهمترین مطلب، یافتن موضوعی برای یک داستان است.2- پس از انتخاب موضوع آنرا بر حسب محوریت شخصیتها بصورت کوتاه بنویسید.3- یک یا چند شخصیت اصلی انتخاب کنید و نیاز آنها را که در طول داستان می‌خواهند به آنها برسند مشخص کنید. 4- تحقیق به دو صورت کتابخانه‌ای و میدانی صورت می‌گیرد و یکی از مهمترین بخشهای شکل‌گیری یک فیلم نامه است. روش تحقیق میدانی :به محلهایی که می‌خواهید درباره آنها بنویسید بروید و خصوصیات آنها را نوشته یا روی نوار ضبط کنید و حتی الامکان از آنها عکس بگیرید. می‌توانید در مورد هر شخصیت با دوستان، هم رشته‌ای‌ها، هم صنفی‌ها و یا شخصی مشابه به او صحبت کنید. در این مرحله شاید لازم باشد مدتی را با شخصیت یا مشابه او زندگی کنید.  ♦مصاحبه‌ حاتمی‌کیا با مسعود فراستی درباره مراحل تحقیق فیلمنامه از کرخه تا راین:در جشنواره اصفهان سال هفتاد به یکی از میهمانان فیلمسازجشنواره به نام خانم فَرانک جلالی برخوردم که مقیم آلمان بود. قصه را به او گفتم و از او آدرس گرفتم که در آلمان بیشتر صحبت کنیم، قبول کرد. رفتم و چند صباحی کنارشان بودم. راحت در زندگی آنها فرو رفته بودم. یادم هست درجنگلهای روستایی که اقوام شوهرش زندگی می‌کردند، یک لحظه که خلوت می‌کردم، وحشت برم می‌داشت و می‌گفتم «خدایا من اینجا چکار می‌کنم؟ کرخه کجا، این جنگلهای مونیخ کجا»؟....   ولی چیزی نهیب می‌زد :«یا علی، نایست، پیش برو»! همان حالی که برای جبهه رفتن در اواخر جنگ داشتم. روش کتابخانه‌ای :ممکن است درمورد مکان، داستان، یا شخصیتهایی که به آنها دسترسی ندارید بنویسید بهترین منابع تحقیق؛ کتاب، روزنامه، مجلات، پایان‌نامه و خصوصاً اینترنت است.تمرین 1: فکر اولیه برای یک فیلمنامه را در سه- چهار جمله بر حسب ماجرا و شخصیت بنویسید.   در روش فیلمنامه نویسی سید فیلد،فیلمنامه مانند صحنه تاتر به ۳ پرده تقسیم می شود.این ۳ پرده با ۲ نقطه عطف از هم جدا میگردند.که نقاط عطف اول ودوم نامیده می شوند.پرده اول:آغاز ، پرده دوم:تقابل یا کشمکش و پرده سوم:گره گشایی نام دارند.پس ساختار یک فیلمنامه به شکل زیر است:پرده اول:آغاز×نقطه عطف اول×پرده دوم:تقابل×نقطه عطف دوم×پرده سوم:گره گشایی در مورد مشخصات هر پرده در جلسه بعد صحبت میکنم.ولی نقطه عطف یا گره چیست؟در مورد نقطه عطف توضیحات مختلفی داده شده است.نقطه عطف ماجرا یا جریانی است که داستان را وارد مسیری تازه میکند یا سرنوشت قهرمان داستان راعوض میکند.به بیان دیگر نقطه عطف تغییر جهت نسبت به فرض قبلی داستان وراهی است که داستان قبل از آن می رفت.البته نقطه عطف همیشه حادثه ای قابل مشاهده نیست وممکن است تغییری درونی و ذهنی باشد.یعنی یا دنیای ذهنی قبل از نقطه عطف به بعد از آن عوض میشود یا دنیای فیزیکی.نکته مهم در مورد نقطه عطف این است که نقطه عطف نباید یک تصادف یا حادثه بی منطق وبدون برنامه ریزی باشد.بلکه باید از اول داستان برای بوجود آمدن آن برنامه ریزی شده باشد وبه بیان دیگر باید از دل داستان یا شخصیت اصلی بوجود آمده باشد.مثال:نقطه عطف در فیلم آژانس شیشه ای،گروگان گیری افراد داخل آژانس میباشد.و یا در شوکران ،آشنایی مهندس با خانم پرستار میباشد.بعضی معتقدند که داستان اصلی بین دونقطه عطف اول و دوم میباشد.یعنی پرده دوم یا تقابل. البته اساتید فن نقطه عطف دیگری را در وسط پرده دوم در نظر میگیرند که به آن نقطه عطف میانی می گویند.و در تعریف آن ذکر میکنند که نقطه میانی نقطه است که شخصیت نمی تواند به قبل از آن  برگردد یعنی نقطه بی بازگشت.که مثال آن در فیلم شوکران بارداری خانم پرستار می باشد.البته نکته در مورد نقطه عطف فراوان است .موقعیت نمایشی:در ابتدای داستان تماشاگر باید بفهمد که فیلم درباره چیست ودرباره کیست.در فیلمها به این قسمت موقعیت نمایشیمیگویند.به بیان دیگر موقعیت نمایشی قسمت ابتدایی پرده اول فیلم است،که به معرفی شخصیتها وموقعیتها میپردازد.که حدودا ۱۰ دقیقه طول میکشد.البته در بعضی فیلمها بسیار کوتاه است ،مانند تیتراژ فیلم فراری.

موقعیت نمایشی یکی از مهمترین قسمتهای فیلم ومهمترین کارهای فیلمنامه نویس و کارگردان میباشد.زیرا عامل جذب تماشاگر و نشاندن او بر روی صندلی و وادار کردنش به دنبال کردن فیلم میباشد.به همین علت باید تا میتوانید در جذاب بودن وغیر عادی بودنش کوشش کنیم.

 

با تشکر از ران فریکانو ٬ فیلم نامه نویس سامورایی ٬ که درون بینی های او برای اولین بار آشکار کرد که ما با دل می نویسیم و با عقل باز نویسی می کنیم. با تشکر از کار گزارم کنی کلاسن. او نوشته ای روی میزش دارد که می گوید : << فقط این کار لعنتی رو بکن.>>و خودش می کند. دانیل: ولی من از کجا بدونم تصورم درسته یا نه؟ میاگی : اگر از خودت باشه همیشه درسته.  پس می خواهید فیلم نامه بنویسید؟ جای درستی آمده اید. روش فیلم نامه نویسی شهودی شما را از نزدیکترین راه ٬ از فکر شایسته اولیه ٬ به فیلم نامه نهایی می رساند. این روش هر چه را که باید درباره ساختار ٬ محتوی ٬ و شخصیت ها بدانید ٬ در بر می گیرد ؛ حتی به شما می گوید که کجا ماشین تحریر را تنظیم کنید. روش فیلم نامه نویسی شهودی به شما کمک می کنند که آنچه را می خواهید بنویسید ٬ بیایید و سپس شما را یاری می دهد تا آن را بنویسید. چگونه ازاین مجموعه استفاده کنیم ؟این مجموعه به سه بخش تقسیم شده : شروع ٬ میان و پایان. درست مانند یک فیلم نامه . شروع ٬ بناست . میان ٬ ماجراست و پایان ٬ گره گشایی است. ما با هم فیلم نامه شما را پی می ریزیم و شما آن را می نویسید. بعلاوه ٬ هر مانعی که راه نوشتن فیلم نامه شما را سد کند ٬ رفع خواهیم کرد.

شروع : چگونه آماده شویم

در اینجا تمام چیز هایی را که برای نوشتن فیلم نامه نیاز دارید ٬ پیدا می کنیم . داستان را می یابیم ٬ شخصیت ها را کشف می کنیم و بهترین ساختار را برای فیلم نامه از آب در می آوریم . و سپس نشان می دهیم که شکل ظاهری آن روی کاغذ چگونه خواهد بود. نمونه از آنچه به دست خواهید آورد به قرار زیر است: ٭ چگونه دریابید که فکر اولیه تان چیست؟ ٭ تمرین هایی برای اینکه بفهمید می خواهید چه بگویید؟ ٭ ماجراهایی که شما را به آنچه می خواهید بگویید ٬ برساند. ٭ چگونه به این نتیجه برسیم که فکر اولیه شما واقعا مناسب یک فیلم نامه است؟ ٭ چگونگی دریافت این نکته که فکر اولیه شما مناسب شعر است یا رمان ٬ نه مناسب فیلم نامه ؛ و در این صورت چه باید کرد؟ ٭ چگونه در طی دو صفحه ٬ یک متخصص فنی بشویم؟ با ماشین کردن تصویر نامه دو صفحه ای ٬ تمام چیزهایی را که باید در مورد شکل ظاهری فیلم نامه بدانید ٬ پیدا کنید. میان : نوشتن فیلم نامه در 21 روز کار شما در این بخش این است که دستنویس گتره ای را با دل بنویسید و با عقل آن را باز نویسی کنید. این بخش ٬ تمام مراحلی را که باید طی کنید و زمان طی آن و شیوه کامل کردن فیلم نامه را به شما نشان خواهد داد. بعضی از سوالاتی که پاسخ آنها را در این بخش خواهید یافت ٬ چنین است: ٭ چگونه قهرمان را گم کردم و چطور دوباره او را بازگردانم؟ ٭ داستان چه بود؟ مرتب فراموش می کنم. ٭ چه شده که هیچ اتفاقی نمی افتد؟ ٭ چگونه شخصیت هایم را وادار کنم مثل آدم های واقعی حرف بزنند؟ ٭ شروع را می دانم ٬ پایان را هم می دانم ٬ چگونه از اینجا به آنجا برسم؟ ما دست به دست هم و گام به گام ٬ سر تاسر مسیر نوشتن فیلم نامه را طی خواهیم کرد . حتی شما می آموزید که : ٭ از کجا بدانید کار تمام شده است؟ ٭ سوالات آزمایش ای که فقط در صورتی می توان به آنها پاسخ داد که فیلم نامه کاملا تمام شده باشد. ٭ چگونه دو نفر را ( جدا از تمام اعضای هم خانواده ) ٬ جهت خواندن آزمایشی فیلم نامه انتخاب کنید؟ ٭ سوال هایی که باید از خواننده بپرسید تا ببینید آیا آنچه می خواستید بگویید٬ گفته اید یا خیر ؟ ٭ سوال هایی که باید از خواننده بپرسید تا ببینید آیا آن را به بهترین وجه ممکن گفته اید یا خیر؟ پایان : استقبال از موانع تحمل ناپذیر با آغوش باز در اینجا ٬ راز تمام بن بست ها ٬ تردید ها یا مشکلات ناشی از شرایط را که احتمالا در مسیرتان خواهید داشت ٬ می گشاییم. شما با استفاده از مطالب این بخش ٬ علت توقف خود را تشخیص می دهید و به این ترتیب می توانید دست به عمل زده و به راه خود ادامه دهید. ٭ در حالی که فکر می کنید نمی توانید ٬ چگونه باید ادامه دهید؟ ٭ حرفهایی که از زبان محبوب خود می شنوید. ٭ اطمینان بخش هایی چون : << چگونه نامه سر گرم کننده ای به خود بنویسید.>> ٭ چرا باید باور داشت که می توان این کار کرد و اگر باور نداشته باشید چه خواهد شد؟ ٭ چرا در صفحه 90 آنفولانزا می گیرید؟ ٭ تمرین هایی برای تداوم کار یک انتخاب کن ده را انتخاب کن ٬ توقف نکن. اگر بسیار سخت بود ونتوانستید ادامه دهید ٬ روش فیلم نامه نویسی شهودی جزئیاتی از این قبیل را در بر خواهد گرفت: ٭ مکان کار را در کجا درست کنید؟ ٭ چگونه وقت کار را تنظیم کنید؟ ٭ وقتی نمی توانید بخوابید به همسر یا  مادرتان چه بگویید؟ ٭ روش فیلم نامه نویسی شهودی تمام سوالات نا مکشوفی را که به آن نیندیشیده اید.مطرح می کند و به تمام سوالهای قبلی شما پاسخ خواهد داد. ما نمی گوییم <<تعریف این ٬ چنین است>> و << معنی فلان بهمان >>. شما فورا ٬ از همان اول وارد گود می شوید و قبل از اینکه بخواهید نگران چگونه شروع باشید ٬ کار را تمام کرده اید. بنابراین ٬ مداد و کاغذ سفیدی که هنوز موفق به پر کردنش نشده اید ٬ بردارید. می خواهیم فیلم نامه بنویسیم ؛ فیلم نامه ای با دل بنویسیم.  روش فیلم نامه نویسی شهودی چیست؟ یکی از همکارانم در صنف نویسندگان وقتی در مورد کتاب (چگونه در 21 روز فیلم نامه بنویسیم ) شنید گفت چت شده ٬ زده به سرت ؟ توی این وقت غیر ممکنه بشه یه فیلم نامه نوشت.) رازش این است : او راست می گوید٬ ولی هزاران نفر در تلاشند تا کارهای غیر ممکن کنند. روش فیلم نامه نویسی شهودی به این دلیل به وجود آمد که راههایی بیابد تا کارهای غیر ممکن را ممکن کند. روش فیلم نامه نویسی شهودی در یک کلام یعنی <با دل بنویس ٬ با عقل باز نویسی کن.> از آنجا که هیچ کس با هیچ عقل و منطقی نمی تواند فیلم نامه بنویسد ٬ بیایید از عقل استفاده نکنیم . بیایید دل را به کار گیریم . دل شما زیرک تر از آن است که فکر می کنید. فیلم نامه  ای را که می خواهید بنویسید ٬می شناسد . بنابراین تمام شک و تردید ها و عدم آشنایی با شکل ظاهری فیلم نامه را کنار بگذاریم و مستقیما به دلمان رجوع کنیم. چگونه باید افسار عقل را به دست دل سپرد؟نوشتن نوعی جنون است که از دو قسمت وجود آدمی استفاده می کند : دل که فیلم نامه را پیش از نوشتن حس می کند و عقل که آن را روی کاغذ می آورد . ما باید نیمه چپ و راست مغز ٬ ضمیر خود آگاه و ضمیر ناخود آگاه ٬ هویت تحلیلی و هویت شهودی خود را فریب دهیم ؛ بنابراین مبتلا به جنونیم . هماهنگی در زندگی آدمی ناشی از بر قراری تعادل بین این وجوه و آگاهی از استفاده به موقع از هر کدام آنهاست.وقتی ما به عمل آفرینش فیلم نامه دست می زنیم ٬ چهار زیر را از سر می گذرانیم : تفحص : روی هم رفته ٬ تحقیق ٬ پرسش و آگاه شدن از روابط و اخذ معنی از چیزهای بی معنی است. خلق : دچار آشفتگی خیال شدن ٬ بازی با مواد خام ٬ تکان دادنان ٬ بوییدن آن ٬ سرو ته کردن ان ٬ دقت در آن و نگریستن به شیوه های مختلف ٬ از زوایایی گوناگون و با تفکری نامحدود است. تصمیم گیری : انتخاب و تعیین طرز نگرش به یک شی و حذف چیز های که  خارج از محدوده میدان دید شما قرار می گیرد. عمل :  به وجود آوردن ٬ برنام ریزی ٬ طرح ریزی و اجرا . این چهار حالت در طول یکدیگر قرار نمی گیرند . بلکه در یک آن ٬ نیاز به تلاطم ذهنی دارید و دقیقه بعد محتاج خروج از این << باد و بوران فکری>> و خشک کردن جوراب های خود هستید. نوسان بین این حالات به نحوی کاملا طبیعی رخ می دهد . دل شما می داند کی ٬ کدام یک را به کار برد. ولی عقل شما همیشه  به این معتقد نیست و احتمالا مخالفت می کند . عقل می گوید رفتن از یک حالت به حالت دیگر ٬ وظیفه اوست . در نتیجه در کار دل دخالت می کند و می کوشد گلویش را بفشارد و وحدت روند طبیعی را به هم بزند . این مسئله تداخل و ظایف ٬ به راحتی قابل حل است . روش فیلم نامه نویسی شهودی عقل شما را به کارهایی که به خوبی می تواند انجام دهد ٬ مشغول می کند . این امر ٬ دل شما را به نحو لذت بخشی از قید و بند می رهاند تا فیلم نامه با ارزشی بنویسید. روش فیلم نمامه نویسی شهودی وظایف ویژه ای به عهده  عقـل و دل شما می گذارد تا هر بخش از وجود شما کاری را انجام دهد که بهترین وجه از عهده اش بر می آید و در کارهای بخش دیگر دخالتی نکند. این وظایف کدامند و جه کسی می خواهد آنها را به عهده بگیرد؟ شما تکنیک های نیاز دارید تا بدانید داستان در باره کیست و درباره چیست؟. وقتی چه کسی و چه را دانستید لازم است بدانید چگونه باید آن را نوشت. به تکنیک هایی نیاز دارید  تا داستان را طوری ساختار بخشید که دارای آغاز ٬ میان و پایان باشد. به تکنیک های نیاز دارید تا داستانتان را به نحوی روی کاغذ بیاورید که شبیه فیلم نامه باشد. به تمرین های نیاز دارید  که مدام شما را یاری دهد تا اسبتان را جلوی گاری نگه دارید. به شانه ای نیاز دارید که بر آن گریه کنید و کسی که با او جشن بگیری. و برخی از وظایف مشخص عقل شما چنین است. فیلم نامه 9 دقیقه ای پیش از نوشتن فیلم نامه ٬ خواهید دانست که در صفحات 1 90٬75٬60٬45٬30٬10٬3٬ و 120 فیلم نامه آتی شما چه خواهد گذشت. این ٬ نقشه است که شما را از میان < بیابان> پرده دوم به نحوی راهنمایی می کند که از سرگردانی بی هدف و خارج شده از صفحه کاغذ ٬ در امان بمانید . تصویر نامه دو صفحه ای یکی از ترس های فیلم نامه نویسانی که برای نخستین بار دست به نوشتن فیلم نامه می زنند این است : << روی صفحه کاغذ چه شکلی خواهد داشت . >> در واقع ٬ شکل ظاهری فیلم نامه از هر کاری راحت تر است . بنابراین ٬ فقط با ماشین کردن دو صفحه از فیلم نامه ٬ متخصص فوق العاده ای خواهید شد. آنگاه << چون که صد آمد نود هم پیش ماست. >> برخی از وظایف دل از این قرار است : نوشتن در 8 دقیقه با این روش هر چه در دل دارید آشکار می شود. اصلا قرار نیست که بکوشیم و اجازه دهیم که عقل ما آن را ارزیابی و تحلیل کند یا در این باره حدس های بزند. خیلی ساده این کار را انجام می دهیم. این روش برای دستیابی سریع به محتویات (عقل )دل ماست.وقتی به عقل حمله بردیم و بر آن شبیخون زدیم ٬ دسترسی به سر چشمه احساسات ساده و جالب خواهد بود . قرار است فیلم نامه را با احساسات بنویسید. در مقام نویسنده 8 دقیقه ای راههای بسیار سریعی برای دستیابی به آنچه که واقعا می خواهید  ٬ آنچه واقعا آرزومندید و آنچه که گفتنش واقعا برایتان مهم است ٬ تجربه می کنید . در تمام طول راه ٬ باید در تماس دائم با خود باشید. وقتی این خط شکسته ----------------------------  را مشاهده کردید(خط خطی کردن) ٬ زمان نوشتن است . اینها در مرحله نخست تمرنهای کوچکی هستند و برای این طراحی شده اند که برای ٬ طی 8 دقیقه ٬ فیلم نامه را از دلتان بیرون بکشید . و سپس به عنوان تکنیکی برای نوشتن اصل فیلم نامه به کار خواهد رفت. چگونه سن شما مشخص می کند که در ذهن شما چه می گذرد؟  شما به تکنیکهایی نیازمندید که دریابید این موضوع در باره کیست و بفهمید داستان در باره چیست؟ بخشی از این کتاب به درونمایه های خاصی از زندگی واقعی می پردازد که ما در ادوار مختلف سنی به آنها گرایش داریم . شما با توجه به سن خود در یابید که جریان فیلم نامه شما دقیقا همان مسئله عمده ای است که در زندگی شخصی تجربه می کنید . و بانوشتن فیلم نامه به جواب آن مسئله خواهید رسید. اسقبال از موانع تحمل ناپذیر با آغوش بار شما به تکنیکهایی نیاز دارید که مدام پیش بروید . در بخش ( اسقبال از موانع تحمل ناپذیر با آغوش بار) بن بستی را که دچاراش شده اید  تشخیص داده و شما را (معالجه) می کنیم خواه این بن بست مانعی بیرونی باشد – مربوط به خانواده ٬شغل ٬ زمان و مکان کار ؛ و خواه مانعی درونی – مثل لج و لجبازی ٬ دفع الوقت کردن ٬ و عدم اعتماد به نفس. چگونه این مراحل به 21 روز کار تقسیم می شود؟ نخست آماده می شوید. می دانید داستان درباره کیست. درباره چیست. چگونه و در کجا قرار است اتفاق بیفتد. محرک تجسمی و فکر بکری می یابید . قهرمان را می شناسید . نام فیلم ٬ جمله تبلیغی و بالاخره کارگاه را اختیار می کنید. از روز اول تا روز هفتم یک دستنویس گتره ای سریع می نویسید. به شما نشان می دهیم هر روز چه صفحاتی را بنویسید و خواهیم گفت کدام بخش را باید خواند. روزی سه ساعت بیشتر کار نخواهید کرد ( و معمولا کمتر از این مدت). به این ترتیب هنوز هم می توانید  به طور عادی زندگی کنید و شغل فعلی خود را داشته باشید . روز هشتم استراحت می کنید ... روز نهم دستنویس گتره ای را می خوانید .... روز دهم تا هفدهم بازنویسی می کنید .... هر روز چند صفحه خاص را باز نویسی خواهید کرد . به شما خواهیم گفت چه صفحاتی را باید بازنویسی کرد و چگونه آنها را باز نوشت. از روز هیجدهم تا روز بیست و یکم پرداخت خواهید کرد. روز بیست و یکم جشن خواهید گرفت. کار روزانه می تواند کمتر از ده دقیقه باشد و به هیچ وجه بیشتر از سه ساعت بیشتر نخواهد شد . این سه ساعت لزوما نباید پشت سر هم باشد . شما می توانید این سه ساعت را به فواصل زمانی هشت تا ده دقیقه تقسیم کرده و در طول روز پخش کنید. ما نه تنها می خواهیم یک کار دشوار را ساده کنیم ٬ بلکه سعی داریم اوقات خوشی را در کنار هم  بگذرانیم . دیوانه وار حرف زدن وقتی عقل مزاحم از سر راه برداشته شد ٬ دل آزاد می شود تا کار روی فیلم نامه را آغاز کند . ما با جریان سیال ناخود آگاه آغاز می کنیم . تنها کاری که باید کرد ٬ روی کاغذ ریختن همه چیزهایی است که از قبل راجع به فیلم نامه ٬ در دل شماست. این کار ٬ به دیوانه وار حرف زدن می ماند . در فهم و درک این نکته که حرف های دیوانه وار در واقع فکر های مرتبطی هستند که در کنار یکدیگر تمامیت تصویر جدید را می آفریند ٬ نیروی عظیمی مستتر است. به خواب بیندیشید . تا وقتی مفهومش را تشخیص نداده اید ٬ فقط ترکیبی از تصاویر نا مربوط است . ولی در واقع ٬ هر خواب ٬ فیلمی شبانه است که برای گفتن داستانی خاص٬ طراحی شده است.